اشعار سینه زنی شهادت امام کاظم (ع)

اشعار سینه زنی شهادت امام کاظم (ع)

 

  واحد جفت ، سنگین ، دودمه

از جفای تو فلک شکوه شد آغاز، مرا
مکن آزار در این مانده نفس باز،‌ مرا


ای فلک این همه جان و تنِ من آزردی
من رضایم ز تو امّا تو رها ساز، مرا


روزهایم همه شب کردی و شب‌ها همه تار
بیش از این در محن و غصه مینداز، مرا


بی وفایی تو بسیار شد آخر بس کن

با غل و سِلسِل و زنجیر مکن ناز، مرا


باز کن بند از این مرغِ زمین افتاده
مددی کن تو در این لحظه‌ی پرواز، مرا


با تنِ زخمی و رنجور چگونه بروم؟
مادر غمزده‌ام می‌کند آواز، مرا


رسم میهمانی زریه‌ی زهرا این است
تن گلگون، دلِ پر خون، لبِ پر راز، مرا

 **********

سوختم از زهرِ جفا ـ وای وای
ز دشمنان بی وفا ـ وای وای
من که غریبم آشنایم بیا
شرح تمامِ عقده‌هایم بیا
سرم به خاک است و به دامن بگیر
غریب‌تر از منی رضایم بیا


سوختم از زهرِ جفا ـ وای وای
ز دشمنان بی وفا ـ وای وای
حلقه‌ی زنجیر تنم خورده است
ساق من از زجرِ غل آزرده است
بیا ببین کُنجِ کویرِ عذاب
گل وجودم که چه پژمرده است
سوختم از زهرِ جفا ـ وای وای
ز دشمنان بی وفا ـ وای وای


وای که دشمن چه به روزم نشاند
زخمِ جنایت به تن و جان کشاند
کینه‌ی بابای غریبم علی
زهرِ عدوات به دلِ من چشاند
سوختم از زهرِ جفا ـ وای وای
ز دشمنان بی وفا ـ وای وای

**********
مردِ غریبی ـ تنهای تنها
سر را نهاده ـ بر خاکِ غمها
گویا که بر لب زمزمه دارد
ذکرِ یا امّی فاطمه دارد
موسی بن جعفر ـ حضرت کاظم(۳) 

او عقده‌هایش ـ فوق زمان است
گریانِ هجرش ـ نه آسمان است
بنگر به زندان گشته زمین‌گیر
جسمِ شهیدِی در غل و زنجیر
موسی بن جعفر ـ حضرت کاظم(۳) 

افتاده از پا ـ مسموم و مسجون
دل از غمش شده ـ همواره مجنون
در کُنجِ زندان نورِ دو عین است
او از تبارِ پاکِ حسین است
موسی بن جعفر ـ حضرت کاظم(۳)

*****

دم پاره:

 مسموم وا اماما ـ ـ شهید وا اماما

مسموم وا اماما ـ ـ غـریـب وا اماما



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: امام کاظم(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار سینه زنی شهادت امام کاظم (ع) , مهدی وحیدی,
[ 3 / 3 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]